سندی تاریخی از ایل عرب
دکتر غلامحسین مهرابی؛فردای داراب – در آن روزگار که نه پلیسی بود و نه ژاندارمی و از نیروی انتظامی هیچ خبری نبود. حکومت قدرت ایجاد نظم و امنیت در کشور را نداشت. در واقع حکومت فقط در پایتخت معنی داشت. زندگی ایلی گر چه یک نوع معیشت و زندگانی بود، مسئولیت نظم و انظباط مناطق […]
دکتر غلامحسین مهرابی؛فردای داراب – در آن روزگار که نه پلیسی بود و نه ژاندارمی و از نیروی انتظامی هیچ خبری نبود. حکومت قدرت ایجاد نظم و امنیت در کشور را نداشت. در واقع حکومت فقط در پایتخت معنی داشت.
زندگی ایلی گر چه یک نوع معیشت و زندگانی بود، مسئولیت نظم و انظباط مناطق مختلف هم به عهده داشت. حتی جنگ با دشمنان خارجی هم بر عهده ی نیروهای ایلیاتی بود.
مردمان عشایر به زندگی ساده و به دور از تجملات عادت داشتند و کوچ و تحرک زیاد از آنان افرادی شجاع و زرنگ ساخته بود. آن ها به سختی ها و کاستی ها عادت عادشتند و در دوران آشفتگی نظم جامعه را بر عهده می گرفتند. گرچه برخی، عشایر را عامل بی نظمی و هرج و مرج می دانند، اما اسنادی دال بر ایجاد نظم توسط این عشایر وجود دارد یکی از این اسناد که به معرفی آن خواهیم پرداخت حکمی است که از طرف ناصرالدین شاه قاجار صادر شده و اکنون در مرکز اسناد ایران نگهداری می شود. طبق این سند از زحمات ایل عرب در برقراری امنیت در مناطق فرگ، سبعه و داراب قدردانی شده است و ایل مزبور به خاطر این اقدام مهم از مالیات های معمول معاف شده است. از جمله مالیات های معمول آن زمان که در این سند ذکر شده حق آب و حق علف چری بود. این حکم شاهانه که در زمان ناصرالدین شاه صادر شده تاریخ محرم الحرام ۱۲۷۰ هجری قمری دارد که سال اود ایل ترکی یعنی سال گاو و برابر با مهرماه ۱۲۳۲ هجری شمسی و مربوط به ۱۶۲ سال پیش است.
ایل عرب یکی از پنج ایل تشکیل دهنده ی اتحادیه ی ایلات خمسه بود که در داراب و فسا و نی ریز رفت و آمد می کردند و امروزه عمده ی آن ها در شهرستان های داراب، زرین دشت و فسا ساکن هستند.
آن که چون منادی دولت ابدمدت قاهره بایره اعلی حضرت قدر قدرت شاهنشاهی روحی و روح العالمین له فدا و نواب مستطاب شهزاده والاتبار نصره الدوله
محض خدمت عالیجاه رفیع جایگاه عزت و سعادت همراه که به اخلاص و . . . آگاه مقرب الحضرت الوالای رضاقلی خان سرهنگ فوج عرب و سربازان و تفنگچیان ایل مزبور در تسخیر قلعه عثمانلو و صفحات فرگ و سبعه داراب و احمدی آب و علف چری ایل مزبور را موقوف فرموده اند . . . که ثمره خدمت به دولت جاوید است که از پدر به پسر و پسر به پسر به پسر بری بوده است و الدین به همین خطه
از هذه السنه میمونه اودایل . . . و علف چری را موقوف هشتیم می باید عمال و ضباط و مباشرین گرمسیرات در هرجا که مرتع و محل توقف ایل عرب در آن جا است مطالبه آب و علف چری، به هیچ وجه من الوجوه ننمایند و کما فی السابق معاف دارند و بدانند که هر که در این باب متعرض ایل عرب شده حتماً و حکماً مورد مواخذه شده خواهشمند است بر عهده شناسند.
حرر فی شهر محرم الحرام ۱۲۷۰
این مطلب بدون برچسب می باشد.
فوق العاده هست.
واقعا لذت بردم از ادبیات نامه و تشکر از زحمات جناب دکتر مهرابی. کاش تصویری از دکتر مهرابی هم داشتیم.
تشکر از دکتر مهرابی و سایت خوب فردای داراب. سند زیبایی بود.
جدا از مقاله های دکتر مهرابی عزیز لذت میبریم
کاش مدیریت محترم سایت مصاحبه ای با آقای دکتر مهرابی انجام میدانند تا این چهره پژوهشگر بیشتر برایمان معرفی شود
بسیار ممنون۵
احسنت زنده باد عشایر
ضمن تشکر از جناب دکتر مهرابی
واقعا ادبیات شاهنشاهی ست
یکی نیست به اون ساغر بگه کجای نامه خوب بود که حال کردی مشتی کلا به زبان عربی نوشته بود تو مملکت ایرانی و گفتار و نوشتار عربی وای بر ما
باتشکر از آقآی مهرابی فکرمیکنم به لحاظ کیفی نیاز به دقت نظر واعمال مستندات در نگارش موضوع احساس میشود
باتشکر از سایت خوبتون، دوست عزیزی که ادعای وطن پرستی میکنی و میگی این نامه به عربی نوشته شده اگر سواد خوندن و نوشتن داری و چشمات ضعیف نیست باید بدونین که این نامه در تصویر به فارسی نوشته شده. هه
تشکر از دکتر مهرابی که افتخار ایل عرب هستند. زنده باد عشایر
خیلی زیبا بود ادبیات کهن نامه نگاری فارسی است گرچه سرشار از واژه های عربی است. اما زیباست. تشکر از سایت خوبتان و دکتر مهرابی عزیز
در ضمن فکر می کنم دکتر مهرابی از عشایر عرب نباشند. گرچه امروز ایلیاتی و غیر ایلیاتی فرقی نمی کند و افتخارات مشترک هستند.