آخرین اخبار

وصف «ولایت دارابگرد» در کتاب «جغرافیای تاریخی فارس»

جلیل سلمان؛ فردای داراب – کتاب پیش روی ما «جغرافیای تاریخی فارس» اثر «پاول شواتس» می باشد که توسط کیکاووس جهانداری ترجمه و در دسترس علاقمندان به تاریخ قرار گرفته است. درون مایه کتاب یاد شده اگر چه بیشتر جغرافیای تاریخی فارس را مد نظر قرار داده است اما مجموعه مطالب ذکر شده در آن گذشته […]

اشتراک گذاری
07 آذر 1394
444 بازدید
کد مطلب : 5467

جلیل سلمان؛ فردای داراب – کتاب پیش روی ما «جغرافیای تاریخی فارس» اثر «پاول شواتس» می باشد که توسط کیکاووس جهانداری ترجمه و در دسترس علاقمندان به تاریخ قرار گرفته است. درون مایه کتاب یاد شده اگر چه بیشتر جغرافیای تاریخی فارس را مد نظر قرار داده است اما مجموعه مطالب ذکر شده در آن گذشته ای تاریخی را پیش چشمان خواننده خود قرار می دهد که ناخودآگاه پیام خودباوری مردمان خفته در اعصار گذشته را نیز به شکل واژه هایی امروزی برایمان به ارمغان آورده است. بخش «ولایت دارابگرد» که از صفحه ۱۳۱ این کتاب آغاز می شود حاوی مطالبی است که توانمندی هنرمندان خوش ذوق دارابگرد و اهمیت این شهر را بیشتر نمایان می سازد.

«شواتس» ضمن جمع آوری و بررسی منابع مختلف تاریخی آنها را اینگونه بیان می نماید: بین ولایت اصطخر و اردشیر خُرّه زاویه بازی به طرف مشرق ایجاد شده که «ولایت دارابگرد» در آن قرار گرفته است. «مقدسی» ثروت سرشار این ولایت را از لحاظ معادن و اهمیت فراوان محصولات خاص و هوای مساعد و معتدل می ستاید. از محصولات دارابگرد که در اثر فعالیت و پشتکار مردم ایجاد می شود، «اصطخری» پارچه و روغنهای خوشبو(عطریات) را ذکر می کند:” از دارابگرد پارچه هایی صادر می شود مانند کارهای طبری در طبرستان به دست می آید.”

«ابن حُوقَل» بجای پارچه از جامه های گرانبها مانند جامه های طبرستان مخصوص بستر یاد می کند.پس لاجرم نوعی لباس خواب از پارچه ای مستحکم بوده است.

از آن گذشته: در دارابگرد نوعی روغن یاسمن (رازقی) هست که نظیر آن در هیچ کجا یافت نمی شود.

«اصطخری» حوالی دارابگرد را دارای دو معدن خاص می داند: سنگ نمک و نوعی مرهم معدنی.

در ناحیه دارابگرد کوههائی هست از نمک سفید، زرد، سبز، سیاه و سرخ.از این کوهها صفحه مخصوص روی میز و چیزهای دیگر را می کنند و به نواحی دیگر می برند.

«ابن حوقل» به غیر از صفحه روی میز از کاسه های کوچک و گلدانهای تزئینی یاد می کند.یاقوت و قزوینی از جام نیز نام می برند.

«مقدسی» شهر را چنین توصیف می کند: شهر مرکزی باشکوهی است که شهر محصون دیگری در داخل آن قرار دارد. در آن باغ و نخلستان و همچنین برف و چیزهای متضاد دیگری دیده می شود، بازارهای زیبا و آب و هوائی معتدل دارد.اهالی آنجا چاه و قنات در اختیار دارند. در شهر داخلی چند بازار است، بقیه بازارها در حومه قرار دارد، حومه در یک جانب شهر داخلی واقع است.بازار بزّازان به یک کاروانسرا می ماند و دو در دارد.

اهمیت اقتصادی شهر دارابگرد را «مقدسی» با این کلمات تشریح می کند: در درابجرد انواع و اقسام اشیاء قیمتی دیده می شود، جامه هائی از درجه اعلا، متوسط و پایین، همچنین منسوجاتی که با آنچه در طبرستان ساخته می شود همانند است. از آن گذشته حصیرهائی مانند حصیرهای عبادان، فرشهای قیمتی(بزرگ)، رودیواریهای سوزن دوزی، تخم کتان، خرما، شیره خرما، و روغن یاس(عطر یاس) عالی.

«مقدسی» نمک ترکی(ملح الطبرزد) دارابجرد و نمک نفت(ملح النفطی) را ، یعنی نوعی نمک ترکی که بوی نفت می دهد بی نظیر می داند.

«ادریسی» دارابگرد را مرکز معاملات و داد و ستد و تجمع بازرگانان فارس می شمارد.

تو خود حدیث مفصل بخوان…

منابع:

-جغرافیای تاریخی فارس، پاول شواتس،کیکاووس جهانداری، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، جلد اول، صفحات ۱۳۱ تا ۱۳۵

-اصطخری ۱۰، ۱۳، ۱۴،۹۷، ۱۵۴،۱۵۵

-ابن حوقل ۱۱،۲۱۴

-یاقوت و قزوینی ۲،۱۷،۱۲۶

-ژوبر ۳۹۴

4 پاسخ به “وصف «ولایت دارابگرد» در کتاب «جغرافیای تاریخی فارس»”

  1. ناشناس گفت:

    عالی بوده و هنوز هم ظرفیت عالی بودن را داریم
    باید همت کرد و پای کار بود

  2. ناشناس گفت:

    بسیار جالب بود. تشکر از جناب سلمان

  3. مهدی رضایی گفت:

    باز هم داراب سربلند شد

  4. ناشناس گفت:

    بسیارزیبا و خواندنی بود.. ممنون اززحمات جناب سلمان..موفق باشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

12 + نوزده =