جمعه‌ی سیاه در گردنه؛ دختر کوچولویی که هنوز از پرواز مادر و دایی نمی‌داند!
جمعه‌ای که گذشت، جاده‌ی رستاق به فورگ، شاهد صحنه تصادفی دیگر بود که هیچ‌کس فراموش نخواهد کرد! خودروی خانواده فدایی، در مسیر خود، ناگهان در برابر یک سبقت بی‌موقع متوقف شد. در برخوردی رخ‌به‌رخ، و در یک لحظه، فرشته و همایون فدایی پر کشیدند. رضا با فک شکسته و احسان با کتف آسیب‌دیده در بیمارستان […]
جمعه‌ای که گذشت، جاده‌ی رستاق به فورگ، شاهد صحنه تصادفی دیگر بود که هیچ‌کس فراموش نخواهد کرد!
خودروی خانواده فدایی، در مسیر خود، ناگهان در برابر یک سبقت بی‌موقع متوقف شد.
در برخوردی رخ‌به‌رخ، و در یک لحظه، فرشته و همایون فدایی پر کشیدند. رضا با فک شکسته و احسان با کتف آسیب‌دیده در بیمارستان بستری شدند.
اما در میان همه‌ی این دردها، سارا کوچولو، دختری ده‌ساله با دست و پای شکسته، بی‌خبر از رفتن مادر و دایی‌اش، به بیمارستان نمازی شیراز اعزام شد.
با نگاهی پر از سؤال و دلی که هنوز نمی‌داند چه اتفاقی افتاده است.
جاده باز هم قربانی گرفت اما این بار، دخترکی مانده که هنوز منتظر آغوش مادر و محبت دایی است. امروز پنجشنبه هفتمین روز درگذشت است…
دیدگاهتان را بنویسید